هعیییی روزگااار ...
یه روز تو پارک نشسته بودم داشتم تو گوشی📱 اينستامو چک میکردم♻
یه پسر 5 6 ساله امد گفت داداش یه ادامس
میخری😢
گفتم همرام پول💵 کمه ولی میخوای بشین کنارم الان دوستم میاد میخرم
گفت باشه نشست😊
بعد مدتی گفت:داداش داری چیکار میکنی😯😯
گفتم تو فضای مجازی💫 میگردم
گفت اون دیگه چیه؟👦😯
خواستم جوابی بدم که قابل درک یه بچه ی 5 6 ساله شه
گفتم فضای مجازی جایه که نمیتونی❎ چیزی لمس کنی ولی تمام رویاهات✳و اونجا میسازی
گفت داداش فضای مجازیو دوس دارم💟 منم زیاد میرم🚶
گفتم مگه اینترنت داری😧
گفت نه داداش😇
بابام 👨زندانه نمیتونم لمسش کنم ❌ولی دوسش دارم❤
مامانم👩 صبح ساعت 6 میره سره کار شب ساعت 10 میاد که من میخابم نمیتونم
ببینمش👀 ولی دوسش دارم❤
وقتی داداشی گریه 👶میکنه نون میریزیم تو اب فک میکنیم سوپه
تاحالا سوپ🍵 نخوردم ولی دوسش دارم
صب خواهرم 👩میره بیرون چون پول 💸نداریم میگن تن فروشی میکنه ولی نمیفهمم وقتی
میاد خونه تنش سر جاشه🔞
من دوس دارم درس بخونم📚 دکتر بشم🔬 ولی نمیتونم مدرسه برم باید کار کنم
مگه این دنیای مجازی نیست؟؟؟😮
اشکامو پاک کردم😭😭✋
نتونستم چیزی بگم😶
فقط گفتم اره عزیزم دنیای تو ، مجازی تر از دنیای منه!😔😪
[ بازدید : 766 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]